يه سوال فلسفي داشتم به نظرتون بهترين و با اهميت ترين کاري که ميشه با ميکروکنترلر هاي 8 بيتي انجام داد چه کاريه؟ مثلا با atmega32 باحالترين و پيچيده ترين کاري که ميشه انجام داد چيه؟ پروژه اش طوري باشه که تمام پايه هاي ميکروکنترلر رو اشغال کنه و يه کار پول ساز بتونه انجام بده.
خیلی سوالت فلسفی بود !
قرار نیست یه پروژه از همه پایه ها استفاده کنی تا خیلی پولساز باشه
اگر می خوای پروژه پولساز درست کنی، باید اول از همه ببینی نیاز بازار چیه ؟ چی می تونی درست کنی که یک مشکل رو رفع کنه
یک مشکل می تونه گرون بودن یک وسیله یا آسون تر کردن کاری و یا حتی بهتر شدن یک روند باشه
ربطی به نوع میکروکنترلر و تعداد پایه هایی که می تونی استفاده کنی نداره
سلام
این سوال از لحاظ فلسفی و بنیادی اشکال داره !
چون کار پول ساز و مسائل فنی به نحوی که فرمودید با هم سنخیت و تعریف پذیری ندارند، که در قالب درخواست شما بگنجد!
برای مثال محصولاتی همین الان با 89s51 تولید می شوند که بسیار پول ساز هستند، ولی به خاطر استفاده از تمام امکانات میکرو نبوده، و همین حالا هیچ کس نمی تواند همان محصول را تولید کند ( حتی با امکانات بیشتر ) و برایش پول ساز باشد، چون موضوع بازار سازی و برندینگ طی دو دهه مطرح است نه مسائل فنی!
یک پروژه پولساز، الزامی به پیچیدگی زیاد نداره.
یک گیج پروازی هواپیما بین ۲ تا ۶ هزار دلار قیمت دارد!
برد الکترونیکی آن بین پانصد تا دو هزار دلار قیمت دارد.
ولی ارزش قطعات الکترونیکی روی آن شاید صد دلار هم نشود!
از همه جالبتر اون برد ها معمولا فاقد پردازنده هستند و از دهه هشتاد میلادی تا به حال کمپانی سازنده تغییر زیادی در ساختار سیستم نداده!
یک دیدگاه اشتباه بین جوان تر ها اینه که هرچه سخت افزار پردازنده خفن تر پولسازی هم بیشتر !
حال آنکه در بسیاری از پروژه ها الزامی به استفاده از میکروکنترلر نیست!
یک شرکتی میشناسم که بورد هایش را با میکرو کنترلر هشت بیتی اجرا میکند، دانش فنی اش در حد طراحی کارت کامپیوتر هست، ولی با سخت افزار هشت بیتی، کاری میکند که رقبایش با بورد کامپیوتر تک بوردی تحت سیستم عامل نتوانستند!
خوبه بدونید که پروژه های تجاری با میکرو کنترلر های ارزان قیمت تر و گاهی اوقات کنترلر های خاص منظوره پیاده سازی میشوند.
مثلا کمپانی هولتک میکرو کنترلر های مخصوص ترازوی دیجیتال یا اجاق القایی دارد!
تگزاس اینسترومنتس میکروکنترلر های مخصوص تجهیزات اتمی دارد…
میکروچیپ ، فری اسکیل میکرو کنترلر هایی تولید کرده اند که مناسب کنترل و تبدیل توان هست.
در هدف گذاریتون لازمه تجدید نظر داشته باشید.
ببینید همیشه توی این جور مباحث یک نکته را باید در نظر گرفت و اون اینه که یه چیزی مثل میکرو فقط و فقط یک ابزاره. شما نمیگید من چوب و اره دارم پس صندلی درست کنم، شما صندلی درست میکنید چون بهش نیاز دارید (یا بازار نیاز داره). مهمترین نکته در وهلهی اول داشتن ایدهی مناسب و بعد هم اجرای خوب و حساب شده و با برنامه ریزیه. شما بر حسب اون ایده، ارزش ایده در نظر بازار هدف و هزینهای که مشتری حاضره برای محصول شما بکنه (که کاملاُ بستگی به میزان مشکلی که ازش رفع میکنید داره) تعیین میشه و حالا شما با توجه به این پارامتر باید هزینهی اجرای ایدهی خودتون رو مدیریت کنید. چه بسا حاشیهی سود اونقدری پایین باشه که استفاده از میکرو به صرفه نباشه.
شما میتونید با یک ایده خوب با یه دونه attiny13 یه حاشیه سودی ایجاد بکنید که همکاران تعجب کنن.
کلا بحث پولسازی به دو چیز برمیگرده
ایده و بازاریابی
شما اگه بتونی خوب بفروشی با بیست درصد حاشیه سود هم موفق میشی …
الان تو یکسری کشور ها دارن هوا میفروشن.
تا بطری 1000 دلار هم قیمت میتونه داشته باشه
داداش برای پول باید یه تیم قوی فروش داشته باشی اونوقت باد هوا رو هم میتونی خوب بفروشی
چیزی که اکثر بچه های الکترونیکی ندارن یه تیم فروش قوی هستش